خاطرات سال دوم دبستان

ساخت وبلاگ
هنگامی که آماده شدم تا برای اولین بار به مدرسه بروم ترس و استرس مرا فرا گرفته بود که مبادا در همان ابتدا از من چیزی بپرسند یا امتحانی بگیرند. بعد از رسیدن به مدرسه و ایستادن در صف و ... با کیف بنفشم وارد کلاس شدم و در آنجا با معلم و مدیر خوبم (خانم خوشقدم و آقای رستم پور ) آشنا شدم.هنوز هم هنگامی که خاطرات سال دوم دبستان...ادامه مطلب
ما را در سایت خاطرات سال دوم دبستان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : saramadpouyeshtalesh بازدید : 42 تاريخ : چهارشنبه 28 تير 1396 ساعت: 23:40

پس از اینکه سال اول را به پایان رساندم در همان مدرسه (سرآمد پویش) ثبت نام کردم در این سال معلم خوبی به نام خانم اسدنیا به ما درس می داد اما در این قسمت می خواهم  درباره دوستانم صحبت کنم.در این سال به طور عجیبی با کسی دوست شدم که علاوه بر دبستان هنوز هم با هم ارتباط داریم.(این را گفتم چون هم اکنون مد خاطرات سال دوم دبستان...ادامه مطلب
ما را در سایت خاطرات سال دوم دبستان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : saramadpouyeshtalesh بازدید : 38 تاريخ : چهارشنبه 28 تير 1396 ساعت: 23:40